در طول داستان عیسی ما با اشخاص دیگر روبرو شدیم که گریه کردند و اشک ریختند، اما این بار نوبت به عیسی رسید که گریه کند. بطور مثال ما گریهٔ یک خانم بیوه را در «نائن» دیدیم. همچنان ما خانوادهٔ «یایروس» و اشخاص دیگری که زیر فشار بودند و بخاطر شفا و دریافت زندگی جدید به عیسی روی آورده بودند گریه کردند. در آیندهٔ نزدیک، زنان اورشلیم به خود عیسی اشک میریختند. (لوقا ۲۳: ۲۷) باید متوجه باشیم که عیسی در مقابل گریه کردن و اشک ریختن وقایه نشده بود که هیچوقت اشکش جاری نگردد. در انجیل یوحنا میبینیم که عیسی بر قبر دوستش ایلعازر گریه کرد. (یوحنا ۱۱: ۳۵) اما اکنون عیسی نه به خاطر انسان بلکه به خاطر شهر گریست، در حالیکه هیچ کس نبود که او را تسلی دهد.
اشکهای عیسی هستهٔ مرکزی انجیل مسیحیان را تشکیل میدهد. این گریه کردن به خاطر ضعف او نبود، مسیحای حقیقی میتوانست که مانع آن شود. عیسی در جریان سفر طولانی اش تا اورشلیم به تکرار اخطار داد که قضاوت خدا بر شهر و معبد نازل خواهد شد. اگر آنها هم مثل مردم جلیل که در برابر دعوت صلح او مقاومت کنند، فیض خدا با محبت به دنیایی غیر یهودیان خواهد رسید. او گفت، اگر توبه نکنید نابود خواهید شد(۱۳: ۳، ۵). اکنون او در مقابل شهر کاملاً روبرو ایستاده بود. جایکه پیلاطوس در آن جا جلیلیان را کشته بود و اکنون یکی دیگر از جلیلیان را میکشت. او روبر در مقابل شهر ایستاده بود که در آیندهٔ نه چندان دور، نه تنها رواق سلیمان سقوط میکرد، بلکه دیوارها، برج و خود معبد تخریب شده به زمین هموار میشد.
این قسمت اساسی و ضروری پیام اخطاریهٔ عیسی بود که قضاوت کردن در برابر نافرمانی در درون اشک و هق هق گریه اظهار شده است. لوقا صحنهٔ گریستن عیسی را با وجودیکه در چند کلمه کوتاه آنرا بیان کرده است، اما چون آن را بشکل زنده انعکاس داده، کاملاً قانع کننده است. بالاخره عیسی بر احساسات خود غالب میشود و نبوت سلیمان را به خاطر میآورد که گفته بود، برگزیده گان او در لحظهٔ که خدا به ملاقات سلیمان میآید آن را رد میکنند. (با لوقا۱: ۶۸ و ۷: ۱۶ مقایسه شود.)
وقتیکه به بعضی فرمودههای عیسی را در مورد «قضاوت» در فصلهای گذشته دقت کنیم، معلوم میشود که عیسی به طرف شهر میبیند، اگر شهر پیامش را رد کند، شهر خراب خواهد شد. اما اکنون آن وقت رسیده بود. برای شهر این وقت باقی نمانده بود که عیسی بگوید «من به شما گفته بودم اگر قبول نکنید شهر به چه سرنوشت دچار خواهد شد.» چون همه چیز به آخر رسیده بود او صرف مثل ارمیا و یا داوود بزرگ صرف میتوانست گریه کند که به خاطر بغاوت پسرش ابشالوم و کشته شدن او گریست و اشک ریخت. (۲سموئیل ۱۵) قضاوت وحشتناک اعلان شد و به زودی مراسم اعدام عملی میشد. این مراسم اعدام وحشتناک نه تنها از طرف عدالت سخت و سرد عملی میشد بلکه از قلب پُر از محبت نیز سر چشمه میگرفت. این قلب پر از محبت بهترین چیز را برای انسان تقاضا میکرد. پس اشک و غم با مخالفت همراه شد. باغیان منافع و آجندای خود را پیش روی کسانیکه از خدا بودند قرار دادن و خواستند آن را در موقعیت اول قرار دهند.
اشک ریختن با عملی که بعداً در معبد صورت گرفت با هم یکجا پیش رفتند. عکس العمل قهر آلود عیسی صرف به خاطر تجارتی ساختن مراسم در صحن معبد نبود. عکس العمل او انعکاس اخطار نبوتی سلیمان نبی و انبیای دیگر مثل ارمیا بود که خبر داده بودند، اگر معبد چه از لحاظ ظاهری و چه درونی به غار رهزنان تبدیل گردد مورد قضاوت سخت خدا قرار خواهد گرفت. اما اکنون به نظر میرسید که رهزنان این نمایش را انجام میدادند. عیسی در مورد تجارت تاجران در معبد آنقدر تشویش نداشت، این هم واقعیت داشت که آنها برای خود نیز یک مقدار پول جدا میکردند، اما این در مقایسه عایدی که کاهن اعظم و همکارنش از این مدرک بدست میآوردند بسیار ناچیز بود.
معبد در بین یهودیان نقطهٔ مرکزی طرز تفکر ملی را تشکیل میداد. در زمان اشعیا معبد در نظر عام مردم سمبول وعدههای غیر قابل تغیر خدای اسرائیل برای حفاظت از اسرائیل بود. در زمان اشعیا اسرائیل با چالشهای بزرگ روبر شد. چون وعدههای خدا بی قید شرط نبودند بلکه به ایمان و اطاعت اسرائیل گره خورده بودند. اگر یک طرف پیمان، عهد شکنی میکرد طرف دیگر پیمان نیز خود بی اعتبار میشد. وقتیکه اطاعت و ایمان را اسرائیل از دست داد، وعدهها هم از اعتبار ساقط شدند و حتی امکان داشت که جای وعدهها را لعنت بگیرد. وقتیکه شما با خدا مقدس عهد کرده اید و با او در یک عهد قرار دارید، نا اطاعتی نه تنها بصورت ساده مانع برکات میشود، بلکه شما را به عقب برده در موقعیت اولی تان یعنی پیش از عهد تان با خدا قرار میدهد. در این صورت است که عدالت از طرف خدا در عین حال که غمگین است و میگریه میکند بر مردمی نازل میشود که او را و مقاصد او را رد کردند.
این قابل تعجب نبود که پیام عیسی برای رهبران روحانی و مذهبی و همکاران شان خوش آیند نبود. کار عیسی در معبد میتوانست بصورت فوری باعث زندانی ساختن او شود. اما این عکس العمل آنها به گذشتهها هم بر میگشت. عکس العمل فرمانروایان از اخطارهای عیسی سر چشمه میگرفتند که قسمتهای قابل توجه فصلهای وسطی انجیل لوقا را تشکیل داده اند. وقتیکه ابرهای طوفانی در آسمان ظاهر شده با هم جمع میشدند، لوقا به ما گفت وما نیز احساس کردیم، این نشانههای چیزهای است که در آینده واقع خواهند شد. این نقشهٔ خدا برای نجاتی است که باید بوقوع بپویندد.
وقتیکه شما کلمات و اعمال عیسی را در مورد قضاوت میخواهید در زندگی تان انعکاس دهید، هیچ وقت اشکهای او را از یاد نبرید. این را نیز بیاد داشته باشید اگر لوقا با هیاهو در ۱۹: ۱۱ – ۲۷ عیسی را به حیث تجسم خدا به صهیون معرفی میکند، آن اشکها صرف انعکاس احساسات انسانی که در وضعیت تشویش آور قرار داشت نبود بلکه این اشکها، اشکهای خدای محبت بودند.
Luke 22: 1 – 23 the Last Supper
Luke 1:5-25 - the Birth of John the Baptist Foretold
Luke 1:26-38 - the Birth of Jesus Foretold
Luke 1:39-56 - Mary Visits Elizabeth and Mary's Song
Luke 1:57-80 - the Birth of John the Baptist and Zechariah’s Song
Luke 2:1-20 - the Birth of Jesus
Luke 2:21-40 - Jesus Presented in the Temple
Luke 2:41-52 - the Boy Jesus at the Temple
Luke 3:10-20 - John the Baptist Prepares the Way
Luke 3:21-38- the Baptism and Genealogy of Jesus
Luke 4:1-13 - Temptation in the Wilderness
Luke 5: 1 – 11 the Miraculous Catch of Fish
Luke 5: 12 – 16 Healing of the Leper
Luke 5 17-26 the Healing of the Paralytic Lowered Through the Roof
Luke 5: 27 – 39 Finance Officer Invitation
Luke 6: 12 – 26 Choosing Disciples
Luke 6: 27 – 38 Loving Your Enemies
Luke 6: 39 – 49 Judging Others and True Obedience
Luke 7: 1-10 the Healing of the Centurion’s Servant
Luke 7: 11 – 17 Raising of the Widow’s Son
Luke 7: 18-38 the Promised Person
Luke 7: 36 – 50 to Be Forgiven High and Low Debt
Luke 8: 1 – 15 Sprinkle the Seeds
Luke 8: 26 – 39 the Healing of Demoniac
Luke 8: 40 – 56 the Healing of Women and Resurrection of a Girl
Luke 9: 1 – 17 Ambassadors Without Travel Equipment
Luke 9: 18 – 27 the Anointed of God
Luke 9: 28 – 45Testimony From the Cloud
Luke 10: 1 – 16 Seventy Ambassadors
Luke 10: 17 – 24 Return From Mission
Luke 10: 25 – 37 Good Samaritan
Luke 10: 38 – 42 Competition of Two Sisters
Chapter 11:1-13 How Should We Pray?
Luke 11: 14 – 28 Chief of Devils
Luke 11: 29 – 41Demand a Miracle
Luke 11: 42-54 Sharia Teachers
Luke 12: 13 – 34 the Fool Rich
Luke 12: 35 – 48 Dressed and Ready Servant
Luke 12: 49 – 59 Reading the Signs 0f the Times
Luke 13: 1 – 9 the Parable of Fig Tree
Luke 13: 10 – 21Jesus Heals a Crippled Women on the Sabbath
Luke 13: 22 – 30 Entering Through the Narrow Door
Luke 13: 31 – 35 Jesus Grieves Over Jerusalem
Luke 15: 1 – 10 Lost Sheep and Lost Coin
Luke 14: 12 – 24The Parable of the Great Banquet
Luke 14: 25 – 35 the Cost of Discipleship
Luke 15: 1 – 10Lost Sheep and Lost Coin
Luke 15: 11 – 24The Father and Younger Son
Luke 15: 25 – 32The Father and the Older Son
Luke 16: 1 – 9The Parable of the Shrewd Manager
Luke 16: 10 – 18 Teaching on Stewardship
Luke 16: 19 – 31Rich Man and Poor Lazarus
Luke 17: 1 – 10 Forgiveness, Faith and Obedience
Luke 17: 11 – 19 Ten Lepers Healed
Luke 17: 20 – 37The Coming of the Kingdom
Luke 18: 1 – 14The Persistent Widow and Unfear Judge
Luke 18: 15 – 30 Jesus Blesses Children
Luke 18: 31 – 43Heal a Blind Beggar
Luke 19: 1 – 10 the Calling of Zacchaeus
Luke 19: 11 – 27The King, the Servants and the Money
Luke 19: 28 – 40The Triumphal Entry
Luke 19: 41 – 48Jesus Cleanses the Temple
Luke 20: 1 – 8 the Question About Jesus Authority
Luke 20: 9 – 19 the Parable of Tenants
Luke 20:20 – 26 on Paying Taxes to Caesar
Luke 20: 27 – 40 Marriage and the Resurrection
Luke 21: 20 – 33The Distress of Jerusalem Predicted
Luke 21: 34 – 38Watching for the Son of Man
Luke 22: 24 – 38 Prediction of Peter’s Denial
Luke 22: 1 – 23The Last Supper
Luke 22: 39 – 53Jesus Is Arrested
Luke 22: 54 – 70Peter Denies Jesus
Luke 23: 1 – 12Jesus Before Pilate and Herod
Luke 23: 13 – 26 Pilate Pressured by the Crowds
Luke 23: 27 – 43The Crucifixion
Luke 23: 44 – 56 the Death and Burial of Jesus
Luke 24: 1 – 12 the Resurrection
Luke 24: 13 – 27 on the Road to Emmaus